عنوان
|
تحلیل مناسبات قدرت در قصاید ناصر خسرو
|
نوع پژوهش
|
مقاله چاپ شده
|
کلیدواژهها
|
قصاید ناصرخسرو، فوکو، گفتمان، قدرت، دین، تأویل
|
چکیده
|
قصاید ناصر خسرو از جمله متون سنتی است که قدرت و گفتمان، نًشی اساسی در شکل بندی آنها ایفا میکند از آنجا که وجه غالب این قصاید، در واکنش علیه قدرت و گفتمانهای عصر شکل گرفتهاند، این قصاید، تبدیل به متونی شدهاند که در لایههای زیرین خود، از طرفی سلطه مستًیم قدرت را آشکار میکنند و از طرفی به خاطر بُعد تأویلی و بطنی نشانهها و آگاهی ناصر خسرو به قدرت نشانه ها و زبان و به ویژه دانش، قدرت و مًاومت، منشی شبکهای و فرویاشانه به خود گرفته است در این مًاله تهش شده با توجه به آرای فوکو، به گفتمانشناسی و تحلیل شیوههای براندازی و تولید قدرت در قصاید یرداخته شود نتایج این بررسی نشان میدهد که در قصاید، با طرد و نخ نما کردن گفتمانهای قدرت و زمینهسازی زبانی از طریق تکیه بر محور جانشینی نشانهها و تولید حًیًت، مناسبات قدرت مدام از طریق گزاره هایی چون دانش، سخن، دین و به هم میریزد قدرت در دیوان ناصرخسرو بنا به سیالیّت نشانهها و تأویلگرایی ناصرخسرو، دائم در حال گسترش و واسازی است و قطعیّت ندارد، بلکه مفهومیغالباه زبانی و نسبی است
|
پژوهشگران
|
محسن (اکبری زاده)بتلاب اکبرآبادی (نفر اول)
|