22 آذر 1403
دانشگاه جیرفت
English
محمد فاریابی
مرتبه علمی:
استادیار
نشانی:
—
تحصیلات:
دکترای تخصصی / آب های زیرزمینی (هیدروژئولوژی)
تلفن:
03443347061
دانشکده:
دانشکده منابع طبیعی
پست الکترونیکی:
faryabi753 [at] yahoo [dot] com
صفحه نخست
تحصیلات
برنامه تحقیقاتی آینده
فعالیتهای پژوهشی
عناوین دروس
سوابق اجرایی
مشخصات پژوهش
عنوان
ارزیابی نواحی بحرانی آبخوان دشت جیرفت با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره و سیستم اطلاعات جغرافیایی
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژهها
آب زیرزمینی، سیستم اطلاعات جغرافیایی، عامل چند تأثیره ، تحلیل سلسله مراتبی.
پژوهشگران
سپیده سرحدی رودباری، عدنان صادقی لاری، محمد فاریابی
چکیده
مهم ترین نیاز برای حمایت زندگی بشر، آب است. آب های زیرزمینی، در چرخه هیدرولوژیکی بخش عمده ای از سیستم گردش آب زمین را تشکیل می دهد. آب زیرزمینی منبع مهمی برای مصارف شرب، کشاورزی و صنعتی موردنیازاست. در بسیاری از مناطق، بهره برداری بیش ازحد از منابع آب زیرزمینی منجر به تخریب سیستم های سفره های آب گردیده است. توسعه نقشه های مناطق بحرانی آب های زیرزمینی یکی از روش های است که می تواند توسط تصمیم گیرندگان برای توسعه یک چارچوب قانونی قابل توجیه که ممکن است استفاده آینده از چاه ها را ممنوع کند، مورداستفاده قرار گیرد. برای ترسیم نقشه های مناطق بحرانی آب های زیرزمینی برای زیر حوضه آبخیز جیرفت واقع در استان کرمان از روش های عامل های چند تأثیره (MIF) و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده گردید. لایه های اطلاعاتی شامل: سازندهای زمین شناسی، ضخامت آبخوان، سنگ شناسی آبخوان، تغذیه آبخوان، تراکم چاه های آب، تخلیه سالانه آب زیرزمینی و کیفیت آب به عنوان معیار اصلی استفاده گردید. وزن عامل های تأثیرگذار با بهرهگیری وکمک کارشناسان خبره مشخص گردید و با کمک نرم افزار Arc GIS، نقشه های موضوعی ایجاد گردید و با استفاده از ابزار تابع حسابگر (Raster Calculator ) در محیط نرم افزار GIS برای ایجاد نقشه های مناطق بحرانی آب های زیرزمینی در دو مدل مذکور مجزا لایه ها تلفیق و همپوشانی شدند. نتایج نشان داد که هر دو روش نتایج قابل قبول و مشابهی ایجاد کردند. مناطق طبقه بندی فوق بحرانی و بحرانی در داخل حوضه به ترتیب در روش MIF برابر با 67 درصد و در روشAHP برابر با 67 درصد را پوشش می دهند؛ بنابراین ممنوعیت ساخت وساز چاه های آب در این مناطق ازنظر فنی قابل توجیه است و نیاز به استفاده از دو روش مذکور برای توسعه نقشه های مناطق بحرانی آب های زیرزمینی با فرضیات متفاوت را نشان می دهد.