چکیده
الگوی "کشت پاییزه" سیب زمینی (Solanum tuberosum) یکی از الگوهای کشت نسبتا جدید در برخی مناطق کشور می باشد که تولید محصول آن همزمان با کمبود دسترسی این محصول در بازار است، لذا توسعه سطح زیر کشت این الگوی کشت به دلیل تامین نیاز بازار از اهمیت زیادی برخوردار است. این پژوهش به منظور تعیین مناطق منطبق با الگوی کشت پاییزه سیب زمینی با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی و روش تحلیل سلسل مراتبی انجام گردید. منطقه مورد مطالعه استان کرمان بود و پایگاه داده های اقلیمی بر اساس دوره مشترک (2007-1989) آماری پارامترهای میانگین دمای حداکثر و حداقل روزانه، سرعت باد، بارش رطوبت نسبی تمام ایستگاه های همدیدی و اقلیم شناسی پوشش دهنده ی منطقه مورد مطالعه ایجاد گردید. شاخص های اقلیمی مورد استفاده عبارتند از طول دوره رشد، نیازدمایی و نیاز فتوپریودی و احتمال وقوع تنش های دمایی. لایه شیب منطقه نیز از نقشه مدل رقومی ارتفاع با دقت 75 متر با استفاده از نرم افزار ArcGIS ایجاد گردید. تحلیل های آماری شامل محاسبه روایط رگرسیونی و ضریب همبستگی شاخص های اقلیمی با ارتفاع و سایر شاخص های آماری مرتبط با استفاده از نرم افزار SPSS و تحلیل های مکانی و زمین آماری با استفاده از نرم افزار ArcGIS انجام گرفت. ارزش وزنی لایه های مکانی ایجاد شده به روش تحلیل سلسله مراتبی تعیین شد. در مرحله آخر لایه های تولید شده، به منظور تعیین میزان تناسب اقلیمی استان کرمان برای معرقی مناطق کشت پاییزه سیب زمینی همپوشانی گردید. بر اساس نتایج حاصل حداکثرطول دوره رشد ) 90 تا 120روز( برای الگوی پاییزه در ایستگاه های کهنوج، جیرفت و بم و حداقل آن (کمتر از 10 روز ) در ایستگاه های بافت و شهر بابک مشاهده گردید. ارزیابی شاخص روزهای فیزیولوژیک نشان داد کمترین مقدار این شاخص صفر ) در ایستگاه های بافت و شهر بابک( و بیشترین مقدار آن بیش از 120 روز (ایستگاه کهنوج) است. نتایج وزن دهی لایه ها به روش تحلیل سلسله مراتبی نشان داد، وزن شاخص های تعداد روزهای فیزولوژیک، احتمال وقوع تنش یخ زدگی، احتمال وقوع تنش سرما، احتمال قوع تنش گرما و شیب به ترتیب به میزان 24/0، 25/0، 22/0، 1010/0 و 058/0 و با ضریب دقت 008/0 برآورد شد. نتایج حاصل از این پژوهش نه تنها مناطق مستعد برای توسعه الگوی کشت پاییزه سیب زمینی را با میزان خطر وقوع تنش های دمایی در آنها نشان