14 آذر 1403
محسن (اكبري زاده)بتلاب اكبرآبادي

محسن (اکبری زاده)بتلاب اکبرآبادی

مرتبه علمی: دانشیار
نشانی:
تحصیلات: دکترای تخصصی / زبان و ادبیات فارسی
تلفن: 9132480685
دانشکده: دانشکده ادبیات و علوم انسانی

مشخصات پژوهش

عنوان
تحلیل تطبیقی نقش نمادین سیمرغ در آثار عصر ساسانی با نگاره های دوران اسلامی تا پایان عصر صفوی
نوع پژوهش پایان نامه
کلیدواژه‌ها
سیمرغ، ساسانیان، شاهنامه، باستان شناسی، ایلخانیان
پژوهشگران نجمه سبزی، رضا صحت منش، محسن (اکبری زاده)بتلاب اکبرآبادی

چکیده

در فرهنگ ایرانی سیمرغ پرنده ای اساطیری محسوب می شود، که قدمت آن به دوران باستان می رسد. این نقشمایه نمادین بر روی بسیاری از جام ها، ظروف و همچنین نگاره ها نقش بسته است. در شاهنامه فردوسی نیز از آن نام برده شده است، به طوری که سیمرغ را نماد خرد و دانایی معرفی نموده اند . در دوران اسلامی سیمرغ به نوعی نماد حکمت جستجوگر محسوب می شد. تا آنجا که نقش سیمرغ به مانند سایر پرندگان دیگر نظیر طاووس، برای تزیینات بناهای مذهبی و مساجد در کاشی کاری ها و گچ بری ها کاربرد داشته است. در واقع سیمرغ در این دوران یکی از نمادهای مهم در فرهنگ عرفانی ایران زمین محسوب می شد . این نقش در فرهنگ اساطیری ملل مختلف جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده بود. این نماد تصویری از عناصر قابل توجهی برخوردار است، که در هنر و ادبیات فارسی به گونه های متعدد حضور داشته است. به لحاظ برخورداری از ویژگی های برجسته، هستی او شکل و تجسم می یابد. به طوری که داده های قابل توجهی را در اختیار فرهنگ، هنر و ادب فارسی قرار داده است. این عنصر تصویری نمادین در آثار دوران ساسانی مشاهده شده و در ادوار بعد نیز تداوم یافته است. این نقش در دوره ایلخانی با اژدها پیوند خورده و ساختار جدیدی به خود گرفت. در واقع حضور سیمرغ در نگاره های ادوار ایلخانی و تیموری با نمودهای مختلفی قابل تشخیص می باشد، و بیشتر جنبه تزیینی داشته که بر روی لباس، بیرق و تجهیزات رزم قابل مشاهده است. همچنین سیمرغ در این ادوار به عنوان یک نماد در مقامِ کنشگر در جایگاه یک موضوع ظهور می نماید با توجه به تغیرات عناصر تصویری سیمرغ در قرون ذکر شده، پژوهش حاضر تلاش دارد تا با تحلیل ساختاری نقشمایه سیمرغ بر روی آثار ساسانی و تطبیق آن با نگاره های ادوار ایلخانی تا پایان صفوی، مفهوم نمادین آن را بر مبنای دیدگاه باستانشناسانه بیان نماید. چرا که تحولات اجتماعی حاکم بر ادوار مذکور و نیز تفکر حاکم بر جامعه، به نوعی نقش نمادگونه سیمرغ را دچار تغییر ساخته است. به نوعی تغییر دیدگاه ها در ادوار مختلف بر تغییر ساختاری و تصویری نقش سیمرغ تاثیر داشته است. به عنوان مثال سیمرغ در عصر ساسانی جایگاهی نمادین و اساطیری دارد، و آثار موجود در این خصوص و نیز چگونگی تفکر حاکم بر جامعه آن زمان، این نکته را تایید می نماید. اما در دورانی همچون ایلخانی، به جهت وجود دیدگاه های مذهبی متفاوت، گرایش به هنر چین و نیز حضور نقش نمادین اژدها، نقش سیمرغ به عنوان یک نماد کمتر شده و جنبه تزئینی یافت. همچنین در دوران صفوی نیز به نوعی نقش عرفانی را ایفا نمود بنابراین پژوهش حاضر تلاش دارد با استفاده از دیدگاه باستانشناسی در خصوص تحولات انجام یافته در ادوار مذکور، این نقشمایه تصویری را که در تاریخ هنر ایران همواره حضور داشته است، مورد ارزیابی و خوانش قرار دهد و نقش معنایی و مفهومی آن را با اتکا بر آثار موجود بیان دارد.