14 آذر 1404
محسن شرافتمندراد

محسن شرافتمندراد

مرتبه علمی: دانشیار
نشانی: جیرفت، کیلومتر 8 جاده بندرعباس، دانشگاه جیرفت، دانشکده منابع طبیعی، گروه مهندسی طبیعت، کد پستی: 7867161167
تحصیلات: دکترای تخصصی / مهندسی منابع طبیعی - اکولوژی مرتع
تلفن: +98 34 43347061
دانشکده: دانشکده منابع طبیعی

مشخصات پژوهش

عنوان
بررسی تاثیر حذف و اضافه شدن لاشبرگ بر نقش تسهیلاتی گونه های بوته ای و گندمی در مراتع نیمه خشک استان کرمان با استفاده از مدل معادلات ساختاری
نوع پژوهش مقاله چاپ شده
کلیدواژه‌ها
کمیت لاشبرگ، گونه پرستار، کربن خاک، گونه لگوم
پژوهشگران اعظم خسروی مشیزی، محسن شرافتمندراد، اسفندیار جهانتاب

چکیده

سابقه و هدف: در مناطق خشک و نیمه خشک، گونه های گیاهی میکرواقلیم های جدیدی را در زیر سایه خود شکل می دهند و استقرار گونه های دیگر را تسهیل می کنند. تولید لاشبرگ گونه ها در عملکرد تسهیگری این گونه های اهمیت زیادی دارد. از آنجا که تولید لاشبرگ در اکوسیستم ها به دلایل محیطی و مدیریتی کم و زیاد می شود. درک چگونگی واکنش رشد گیاهان زیراشکوب و چرخه مواد غذایی خاک به مقدار لاشبرگ می تواند به ما در درک بهتر بازخورد بین اکوسیستم مرتعی و تغییرات آب و هوایی و مدیریتی کمک کند. مواد و روش­ها: قبل از فصل رویش، در زیر تاج پوشش 20 پایه بالغ از هر گونه Astergalus gossypinus Fisch. ، Hyparrhenia hirta (L.) Stapf و Artemisa aucheri Boiss. 20 پلات انداخته شد و تیمارهای لاشبرگ اجرا شد. به طوریکه برای هر گونه، در 5 پلات تمام لاشبرگ از سطح پلات جمع آوری شد (0% لاشبرگ) و بر روی لاشبرگ 5 پلات دیگر ریخته شد (200% لاشبرگ). در 5 پلات هم نیمی از مقدار لاشبرگ جمع آوری شده به پلات اضافه شد (50% لاشبرگ). 5 پلات هم به عنوان پلات کنترل در نظر گرفته شد (100% لاشبرگ). پلات ها نشانه گذاری شدند. در پایان فصل رشد تعداد پایه گونه های زیراشکوب یاددداشت شد و تولید آنها با روش قطع و توزین برآورد شد. در هر پلات نمونه­های خاک 1 کیلوگرمی، از عمق 0 تا 30 سانتی­متری خاک برداشت شده و درصد کربن آلی خاک به روش والکی و بلاک، درصد رطوبت خاک به روش وزنی و دما خاک با استفاده از دماسنج برآورد شد. نتایج: نتایج نشان داد عملکرد سه گونه از نظر حمایت گیاهان زیراشکوب تفاوت معنی داری داشت (05/0p <). گونه A. gossypinus با میانگین 24±108گرم در متر مربع دارای بیشترین مقدار تولید گونه های زیراشکوب بود. بیشترین تولید گونه های زیراشکوب برای گونه A. gossypinus در تیمار 200 درصد لاشبرگ بود. اما تولید گونه های زیراشکوب در تیمارهای مختلف لاشبرگ برای گونه A. aucheri اختلاف معنی داری در سطح 95 درصد اطمینان نداشتند. بیشترین مقدار تولید گونه های زیراشکوب در تیمار لاشبرگ صفر درصد گونه H. hirta مشاهده شد. برای هر سه گونه، کربن و رطوبت خاک با حذف لاشبرگ بطور معنی داری کاهش و با افزایش لاشبرگ بطور معنی داری افزایش یافته بود. مدل معادلات ساختاری نشان داد که بطور مستقیم گونه A. gossypinus که از گونه های تثبیت کننده نیتروژن است، بیشترین تاثیر را بر گونه های زیراشکوب دارد (01/0 p <). لاشبرگ بطور غیر مستقیم از طریق رطوبت و کربن خاک بر گونه های زیراشکوب تاثیر معنی داری دارد (05/0p <). نتیجه­گیری: گونه های بوته ای نسبت به گونه گندمی نقش تسهیلگری موثرتری داشتند. رابطه مشخصی بین حذف و اضافه شدن لاشبرگ و تولید گونه های زیراشکوب وجود نداشت. عکس العمل گونه ها به حذف و اضافه شدن لاشبرگ بسیار متفاوت بود. گونه گون نسبت به گونه های دیگر نقش تسهیلاتی بالاتری داشت و این امر در برنامه های احیای مراتع خشک و نیمه خشک باید لحاظ شود. البته عملکرد تسهیلاتی گونه گون به حذف و اضافه شدن لاشبرگ حساس تر بود. بنابراین، شدت چرا باید به نحوی تنظیم شود که حداقل 50 درصد لاشبرگ گونه گون در اکوسیستم باقی بماند.