چکیده
مسیر کنونی رشد جهانی جمعیت و بهره بردار بشر از اجزای طبیعت، از جمله خاک و آب، بدون توجه به توسعه پایدار، آینده روشن و امیدوارکننده ای را برای اکوسیستم ها ترسیم نمی کند. اغلب، جدای از طبیعت انسانی و سودجویانه، عدم آگاهی از اهمیت شیوه های مدیریت پایدار به روندهای مخرب فعلی کمک کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی مهم ترین عوامل موثر بر مدیریت خاک، براساس دیدگاه کشاورزان شهرستان کهنوج در جنوب استان کرمان انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. در این تحقیق از دو روش برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد، روش گردآوری اطلاعات مربوط به ادبیات تحقیق، روش کتابخانه ای شامل کتب و مقالات مختلف و نشریات داخلی و خارجی بوده و نیز روش پرسشنامه ای جهت جمع آوری اطلاعات مورد نیاز در این تحقیق، برای آزمون فرضیه ها. جهت تعیین پایایی ابزار تحقیق، از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. در نتیجه ضریب پایایی پرسشنامه حدود 78/0 به دست آمد. جامعه آماری این تحقیق توصیفی - همبستگی، کشاورزان ساکن روستاهای شهرستان کهنوج بود. نمونه گیری با روش چند مرحله ای انتخاب شد. در نهایت به تناسب حجم نمونه و تعداد کشاورزان هر روستا، اعضای نمونه 80 نفر به تناسب روستاهای منتخب به صورت تصادفی، مشخص و تعیین شد. نتایج نشان داد که براساس دیدگاه کشاورزان میزان تماس های ترویجی، استفاده کشاورزان از منابع اطلاعاتی، میزان تحصیلات، اندازه زمین زراعی و سابقه کار کشاورزی بر مدیریت خاک به طور معنی داری مثبت موثر است. با توجه به ضرایب استاندارد شده مسیر، متغیرهای مستقل تماس های ترویجی، اندازه زمین زراعی، استفاده منابع اطلاعاتی، میزان تحصیلات و سابقه کار کشاورزی، به ترتیب به میزان 44، 40، 32، 21، و 18درصد از تغییرات متغیر وابسته (مدیریت خاک) را به طور مستقیم تبیین می کرد. بنابراین باید گفت، توجه به مسائل ترویجی و آموزشی و میزان تحصیلات مهم تر از سابقه کار کشاورزی در توجه کشاورزان به مدیریت خاک می باشد و این موضوع از طریق افزایش آگاهی کشاورزان و از طریق حیطه های شناختی (افزایش آگاهی)، عاطفی (تغییر نگرش) و روانی – حرکتی (بهبود سطح مهارت ها) موجب توجه آن ها به خاک و مدیریت پایدار آن خواهد شد.